جک طلایی
 
جوک وداستان
دنیای جوک
چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:15 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

لطیفه های طلایی

بين يه تهروني ، رشتي و غضنفر مسابقه ميذارن كه هركي هر حيووني رو ديد واسش يه شعر بخونه تهرونيه كلاغ ميبينه ، میخونه : كلاغ دم سياه قار قارو سركن ... رشتيه كفتر ميبينه ،  میخونه : كفتر كاكل به سر هاي هاي ... غضنفر ميگرده هيچ حيوني رو نميبينه! يه دفعه يه كره خر ميبينه ذوق ميكنه ميگه : چشات و واكن ببين .. ببين كه بابا اومده !

روز یه لره میره پیشه دوستش و میگه : من چیکار کنم که از عربها خر تر باشم.. دوستش میگه: برو تو بیابون شنا کن.... میره تو بیابون شنا کنه که یکدفعه یک قایق موتوری پر  از عرب از کنارش رد میشه

غضنفر چهار تا قالب صابون مي‌خوره که به مرز خود كفایی ( خود کف آیی ) برسه!

غضنفر رفته بود مستراح-بعد از یک ساعت با دهن خونی میاد بیرون! ازش میپرسن چکار کردی؟ میگه لامصب مسواکش خیلی بزرگ بود!!!(برس توالت جای مسواک)!!!

به غضنفر ميگن ،ميدوني چرا آذربايجان شرقي و غربي رو از هم جدا کردن ؟ميگه لابد ميخواستن خر تو خر نشه!

غضنفر رئيس فدراسيون شطرنج ميشه ... ميگه از فردا فيل حق نداره اسب رو بزنه ... بجای وزير هم مهره ی خر را ميذاريد !

غضنفر ميره خرش رو بفروشه وسط راه خوابش ميبره ... وقتی بيدار ميشه ميبينه خرش داره پول ميشمره!

يه روز غضنفر تو هواپيما تفنگو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميری بندرعباس
خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟
غضنفر:آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببرم دوبی!

لره رفته بوده مخابرات به خان تلفن بزنه.بعد از چند دقیقه مخابراتچی بهش میگه آقا برو اتاق چهار-یارو لره هم همینطور که داشته می گشته میره اشتباها تو مستراح!بعدش به جای گوشی تلفن فلاش تانک رو بر میداره و میگه:الو-خان! چرا حرف در نمی کنی؟! بوت میاد ولی صدات نمیاد!

به غضنفر ميگن :ميدوني به نفت ميگن طلاي سياه؟
غضنفر فرداش يه 20 ليتري ميندازه گردنش!

غضنفر مي ره بانك وام بگيره، ضامن نداشت، منفجر مي شه!
غضنفر میخواسته آب بخوره ، آب نبوده تیمم می کنه!

غضنفر سوار تاکسی بوده موقعی که ميخواسته پياده بشه راننده بهش ميگه: آقا ازون در پياده شو اين ور زن و بچه نشسته.
غضنفر ميگه نه و هی زنه رو هل ميده که پياده شه.
راننده شاکی ميشه ميگه: آقا ازون طرف پياده شو.
غضنفر ميگه: ايلده کفشامو موقع سوار شدن اونور در آوردم !

تركه آشغال رفته بوده توی چشمش ، بعد وایساده بوده جلوی آیینه هی فوت میکرده ، دوستش میاد بهش میگه بابا همین کارها رو میکنید بهمون میگم غضنفر ها خرن دیگه ، آخه آی کیو ، اونی که توی آیینست باید فوت کنه !

غضنفر تو پارك با یه دختره قرار گذاشته بوده ، بعد همین که داشتن حرف میزدن یهو دختره میگه :
واي بابام از دور داره مياد
غضنفر: بابات تا حالا منو ديده ؟
دختره : نه
غضنفر: اينكه ترس نداره ، بهش بگو من داداشتم!

یه روز بارونی یک راننده کامیون كه غضنفر بود53 نفر رو توی یک حادثه می کشه . سروان اداره رانندگی ازش ماجرا رو می پرسه ؟
- والا .. جناب سروان .. ما داشتیم رانندیگی می کردیم که یهو یکی از چرخها ترکید و کنترل کامیون از دستم خارج شد . تو جاده ای که می رفتیم دیدیم 50 نفر اینور خیابون ایستادن و 3 نفرم اونور .. با خودمون گفتیم 3 نفر بمیرن بهتره تا 50 نفر . برای همین فرمون رو انوری گرفتیم .
- آخه مرد حسابی .. پس چه جوری 53 نفر مردن ؟؟؟!!!
-راستش .... داشتیم به طرف اون 3 نفر میرفتیم.. دو تاشون از ترس مردن ولی یهو یکیشون به اون سمت خیابون فرار کرد !!!!!!!!!!!!!!!!!!

يه روز غضنفر رو ميگيرند ميبرند کلانتري .
غضنفر ميگه منو واسه چي گرفتيد ؟
جناب سروان ميگه :
واسه عرق خوري .
غضنفر ميگه :
پس چرا نمياريد بخوريم !

غضنفر ماشينش تو برف گير ميکنه. زنجير نداشته سينه ميزنه !

روزي جاسم با ماشيني تصادف كرد. راننده مقابل باعجله پياده شد و بهش گفت: ببينم داداش تو سالمي؟
- نه ولک من سالم نيستم, جاسم ام!

به غضنفر ميگن با ريلکس جمله بساز.ميگه:رفتيم باغ وحش با گوريل عکس انداختيم!

از غضنفر مي پرسن؟ بلندترين برج تهرون کدومه؟
مي گه: آزادي يه ديگه، معلومه که !!! دو باره مي پرسن؟ پس برج ميلاد چي؟ جواب مي ده: بابا شما خبر ندارين، اگه برج آزادي لنگ هاشو ببنده، از ميلاد هم بلندتره !

غضنفر ميره هيئت راش نميدن ، سال ديگه هيئت ميزنه هيچ كس رو راه نميده!

آبادانيه ميگه : ديشب آبادان زلزله 11 ريشتري اومد. رفيقش ميگه: پس آبادان با خاك يكي شد دیگه ؟ آبادانيه ميگه : بع ، ولك ، مگه بچه ها گذاشتن!

مادر عروس از خواستگار پرسيد : تا به حال ازدواج کردی؟
خواستگار : نه
مادر عروس : از کجا باور کنم؟
خواستگار : به جان بچه هایم راست میگویم!

غضنفر تو آينه عكس خودشو مي بينه بعد مي گه : ا...اين چه آشناست ! بعد از يه ساعت فكر كردن داد مي زنه : فهميدم ... اين همون کره خریه كه امروز تو آرايشگاه یک ساعت زل زده بود به من !

غضنفر دست می زاره رو نافش ، Reset می شه

از عبود میپرسن نظرت راجع به ساندویچ چیه میگه : والله خودش که خوشمزهست ولی این کاغذش یه کم بد مزست...!؟

جوکستان عمونمکی کپی رایت داره

پليس جلو يه غضنفر رو مي گيره ميگه كارت ماشين،گواهي نامه، بيمه. غضنفر مي گه چه كار كنم جمله بسازم!

پیرزنه تو اوتوبوس هی میگفته نی نای نی نای نی نای نای ، همه هم دست میزدن -براش بعد یهو دست میکنه تو کیفش دندوناشو در میاره میگه نیاوران نیگه دار!

دکتره از عبود میپرسه: اين همه قاشق تو شکم تو چيکار ميکنه؟!!
ميگه: خودتون گفتين روزی يه قاشق بخور!

يه روز غضنفر يه شماره تلفن پيدا ميکنه زنگ ميزنه ميگه: ببخشيد آقا من شمارتونو پيدا کردم آدرس بديد براتون بيارم!

یه دستگاهی بوده که درصد  خریت رو نشون میداده -عبود میره دستشو میزاره میگه 20% خر 20% خر بعد غضنفر میره دستشو میزاره میگه 100% خر 100% خر بعد گرگ علی میره دستشو میزاره میگه صد رحمت به خر صد رحمت به خر!

غضنفر زنشو می کشه ميره مرحله بعد !!!

غضنفر ميافته تو دره، Game Over ميشه!!

غضنفر پشتش ميخواريده، هركار ميكرده دستش نميرسيده.... ميره رو صندلي!!!

غضنفر به زحمت يك دونه موهم تو كلش نبوده. يك روز ميره سلموني، ملت همه پوزخند ميزنن، ميگه: چيه؟ اومدم آب بخورم!!!

غضنفر ميرسه به يه هيئت, از يكي جلو در ميپرسه, آقا اينها اين تو چي كار ميكنن؟ يارو ميگه: اينها ده روزه دارن سينه مي زنن! غضنفر ميگه: اي بابا, ايلده كنترات بده 3 روزه مي زنيم!!!

از غضنفر می پرسن : می دونی پل رو برای چی می سازند؟
می گه : برای اينکه کشتيها از زيرش رد بشن !!!

يه يارو ميره زير غلطك، غضنفر ميره خبر مرگش رو به خانوادش بده. ميره در خونشون به پسر يارو ميگه: بابات چه جوري بود؟ ميگه: دراز وباريك. غضنفر ميگه: حالا ديگه صاف و پهنه!!

عبود با دو تا خيار در دست ميره توي يك بقالي، ميگه:حاج آقا خيارشور داري؟ بقاله ميگه: بله. عبود ميگه: پس ولك بي زحمت اين دوتا رو هم بشور!!!

غضنفر ميره تو يخچال درو رو خودش ميبنده! بهش ميگن چيكار ميكني مرد مؤمن؟ ميگه: ايلده ميخوام ببينم کدوم نامردیه که هی چراغشو خاموش می کنه!!

به غضنفر میگن شما همتون اینقدر ساده اید؟ میگه نه راهرامون تو آفریقاست!

غضنفر تو مانور شرکت میکنه اسیر میشه !

شنيدم مادرت به رحمت خدا رفته؟ آره! مگه بيماريش چي بود؟ سرماخوردگي. يعني بر اثر سرماخوردگي فوت كرد؟ آره، آخه وسط خيابون يهو عطسه‌اش ميگيره، تا مي‌ايسته عطسه كنه يه ماشين بهش مي‌زنه

بلوتوث کلیپ موبایل تازه جک جوک

به غضنفر میگن با ترجمه جمله بساز میگه: عنتر جمعه کجا بودی؟

یه غضنفر میره مرغ داری جو میگیرتش تخم میکنه

يه روز يه غضنفر ميره پيتزا فروشي ميگه آقا ببخشيد : اين پيتزا منو 16 قسمت کنيد يارو ميگه :چرا 16 قسمت ميگه :آخه دفه قبل که 7 قسمت کردي سير نشدم!

معلم : خب من اگه ده تا سيب داشته باشم دو تا شو بدم به تو چندتا ميمونه؟
- آقا ما نمي دونيم.
- چرا؟
- واسه اينكه ما مسئله هامونو هميشه با پرتقال حل مي كنيم!

به يک غضنفر ميگن چي شد که غضنفر شدي
ميگه : بچه که بودم خر گازم گرفت .اونموقع هم که واکسن نبود که بزنم برای همين غضنفر شدم!!!

روزي گوسفندي نخ ميخوره، تسبيح پس مي ده!

غضنفر به زنش میگه نمی دونم چرا چند شبه که وقتی میرم دستشویی چراغش خود بخود روشن میشه!؟ زنش میگه: خاک بر سرت غضنفر ! ایلده دوباره رفتی تو یخچال کثافت کاری کردی

چهارتا آباداني مي خواستند از مرز خارج بشن, تصميم مي گيرند پوست گوسفند بپوشند و قاطي گوسفندها با گله حركت كنند. درست در لحظه اي كه مي خواستند از مرز خارج بشن,  نيروهاي انتظامي فرياد مي زنند: آهاي اون چهارتا آباداني -بيان بيرون از گله. آنها با تعجب خارج ميشن و مي‌پرسند شما از كجا فهميدين كه ما آباداني هستيم؟ مامورا مي‌گن: از اونجايي كه گوسفندها عينك ري بن نمي‌زنند!!!
مخلص بر و بچز آبادان

يارو مي ره تو يك قهوه‌خونه، به قهوه‌چي مي گه: داش حال مي كني يك جك عربي بگم؟! قهوه‌چيه مي گه: ببين ولك، من خودم عربم، اين يارو هم كه كنار دستت نشسته هم عربه، درضمن قهرمان كشتيه. اوني كه رو ميز سمت چپ نشسته هم عربه، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره. حالا هنوز مي خواي جك عربي تعريف كني؟! يارو مي گه: نه والله، حوصله ندارم صدبار توضيح بدم چي شد!!!

غضنفر هر روز زنگ يك كليسا رو مي‌زده و در مي‌رفته. آخر پدر روحاني شاكي ميشه،‌ يك روز پشت در كمين مي‌كنه، تا غضنفر زنگ مي‌زنه، ‌خرشو مي‌گيره و مي‌پرسه چيكار داري؟ تركه حول ميشه،‌ با تته پته ميگه: ببخشيد، ‌عيسي هست؟!

غضنفر مي ره به يه مغازه، مي گه: پيراهن نخي دارين؟ مغازه داره مي گه: آره. غضنفر مي گه: پس لطفا دونخ بدين!

یه روز غضنفر تو اتاقش عکسه یه گوره خره رو زده.ازش میپرسن این عکسه کیه؟میگه این عکس بابامه موقعی که تو یوونتوس بازی میکرد

یه نفر به اسم حسنی تو جنگ كشته‌ميشه، به غضنفر ميگن برو يه جوري به خانوادش خبربده. غضنفر ميره دم خونشون زنگ ميزنه، زن يارو ميگه: كيه؟ غضنفر ميگه: ببخشيد،‌ منزل شهيد حسنی؟!

غضنفر ميفته تو جزيره آدم خورا، آدم خورا مي‌گيرنش، رئيسشون ميگه: اينا رو پوستشون رو ميكنيم باهاش قايق درست ميكنيم. غضنفر هم يه چاقو ور ميداره مي‌گذاره رو شكمش، ميگه: جلو نيايد وگرنه قايقتونو سوراخ ميكنم!

غضنفر خودشو دار میزنه به علت ضربه مغزی میمیره؟میان تحقیق میکنن میبینن با کش خودشو دار زده!

غضنفر ميره تو خواربار فروشي ميگه: نيم كيلو پنير بدين، يارو بهش ميگه: ببخشيد، شما غضنفر ؟ ميگه: از كجا فهميدين؟ ميگه: از لهجتون. غضنفر با خودش ميگه: من بايد اين لهجمو  درست كنم. پا ميشه ميره خارج بعد از ده سال برميگرده، ميره همون جا ميگه: آقا نيم كيلو پنير بدين. يارو باز ميگه: آقا شما غضنفر ؟ ميگه: اِاِا... از كجا فهميدي؟ مگه من هنوز لهجه دارم. يارو ميگه: نه، ولي آخه اينجا پنج ساله كه بانك شده!

غضنفر تو جبهه پشت ضد هوايي بوده ميزنه يه هواپيما رو ميندازه. خلبانه با چتر نجات ميپره بيرون، غضنفر ميگه: بچه‌ها فرار کنین صاحبش اومد!

عبود هي مي گوزيده ، بعدش يك ليوان آب ميخورده . ازش ميپرسن: چرا هي بعد از گوزيدن آب ميخوري؟ ميگه: ولك، اگه آب نخورم كه گرد و خاك ميشه!

غضنفر ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بذارم؟ غضنفر ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم!

دو تا غضنفر ميرن يك رستوران كلاس بالا، ‌دو تا كوكا سفارش ميدند‌، بعد هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، ‌شروع مي‌كنند به خوردن. گارسونه مياد ميگه: ‌ببخشيد،‌شما نمي‌تونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. غضنفر  ها يك نگاهي به هم مي‌كنند، ‌ساندويچ هاشون رو باهم عوض مي‌كنند!

به غضنفر میگن با بالش جمله بساز ، میگه یه بار رفتم شکار پرنده با تیر زدم تو بالش. بهش میگن نه با اون بالش جمله بساز.میگه آها یه بار رفتم شکار پرنده زدم تو او بالش.بهش میگن ااااه اصلاً با بالش نمیخواد با تشک جمله بساز ، میگه یه بار رفتم شکار پرنده تو شک موندم بزنم توی این بالش یا اون بالش!!!

ماشين غضنفر رو تو روز روشن، جلو چشماش ميدزدن، رفيقاش ميدون دنبال ماشينه و داد ميزنن: آاااي دزد. بگـــيـــرينش.يهو غضنفر داد ميزنه: هيچ خودشو ناراحت نكنيد.هيچ غلطي  نميتونه بكنه رفيقاش واميستن، ميپرسن: چرا؟ غضنفر ميگه: ايلده من شمارشو برداشتم

به غضنفر میگن معجزه کن میگه ( ق )

یه روز به یه گوسفنده میگن به چه سبکی می رینی؟ میگه به سبک گروه آریان ( دونه دونه دونه دونه دونه ) !

غضنفر با زنش دعواش میشه. بعد شب که میخوان بخوابن غضنفر میبینه زنش یه یادداشت گذاشته که من رو ساعت 6 بیدار کن. بعد زنه فردا ساعت 10 پا میشه میبینه غضنفر یه یادداشت گذاشته که: زنیکه ایلده ساعت شیشه پاشو دیگه!!!

بعد ازعمري سیاوش قمیشی مياد ايران. اجرا زنده ميگذاره تو استاديوم آزادي. خلاصه ديگه ملت داشتن خودشون رو خفه ميكردن. قمیشی هم مياد خيلی حال بده، از ملت ميپرسه: چي ميخواين براتون بخونم؟ يك غضنفر ازون پشت داد ميزنه: اِبـــي بـخـــون. اِبـــي بـخـون!

به یه اصفهانیه میگن شما چرا هر کلمه ای که میگید آخرش (اس) داره؟ اصفهانی میگه: کی گفتدس، هر کس که گفدس، غلط کرده گفدس

به غضنفر ميگن شما ناراحت نميشيد اينقدر جوك به شما مي بندند. غضنفر ميگه اي بابا اينها برا شما جوكه برا ما همه تك تك خاطره است

غضنفر رفته بوده تماشای اجرای پیانو.وقتی نواختن تمام میشه غضنفر پامیشه و فریاد میزنه: یاخچیدی!یاشاسین آذربایجان!دنیا تورکیش!!!یارو نوازنده میاد ازش میپرسه که تو از کجا فهمیدی که من غضنفر ؟ غضنفر بهش میگه: ایلده وقتی خواستی برنامه رو شروع کنی بجای اینکه صندلی رو ببری جلو پیانو رو کشیدی عقب!!!

يه جايي جشن بوده، غضنفر همينجوري ميره تو و شروع ميكنه به رقصيدن و بخور بخور. يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو كي دعوت كرده؟ غضنفر ميگه: من از خونواده عروسم. يارو ميگه: ببخشيد، ولي اينجا جشن تولده!!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوک و آدرس cityjok.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان